سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه حکیمی برای رهنمایی نیافت، هلاگ گشت . [امام زین العابدین علیه السلام]
زندان دل
 
من هنوز هم تو غفلت...

بسم الله ...

سلام،

خوبه بعضی وقتا آدم از خودش خجالت بکشه!!!

1- صبح می خوام برم مدرسه سوار تاکسی می شم راننده داره زیر لب ذکر می گه! وقتی کرایه رو می دم یه خورده نگام می کنه، بسم الله می گه پولو می گیره، حتی نگاه نمی کنه ببینه درست دادم یا نه!

من هنوز تو غفلت!

2- میام مدرسه بچه هارو می بینم باهم می خندیم، خوشیم، یکی اون گوشه نشسته داره فکر می کنه!

من هنوز تو غفلت!

3- وقت نماز ظهر می شه همین طوری با رفیقام حرف می زنیم میایم تو تو نماز خونه می خندیم، یکی یه گوشه ای نشسته داره قرآن می خونه، یکی دیگه داره نماز می خونه، یکی دیگه ...

من هنوز تو غفلت!

4- مشاورمون میاد داره در مورد معلمامون صحبت می کنه، می گه فلانی وضع این طوریه اومده معلمتون شده، فلانی میتونه این کارارو بکنه، ولی وظیفش دونسته به شما درس بده، اون یکی ...!

من نوز تو غفلت!

5- دارم از مدرسه بر می گردم می رم تو نونوایی، یه کارگری اومده یه نون می خواد، ته جیبشو نگاه می کنه می بینه پولش نمی رسه یه نون بگیره، آروم بی سر و صدا میاد بره بیرون، نونوا که وضع خودش بهتر از اون نیست، صداش می زنه یه نون می ده پولشم نمی گریه،

من هنوز تو غفلت!

6- دارم با یه نون تو دستم و یه سری خوراکی دیگه که خریدم ببرم خونه می رم تو کوچمون، یه رفتگری تو جوب وایستاده داره آشغالارو با دست جمع می کنه، دلم مثلا می سوزه می رم بهش نون تعارف می کنم، یه نگاه عجیبی می  کنه، انگار بهش فحش دادم می گه ممنون نمی خورم، اصرار می کنم، سرشو می اندازه پایین می ره!

من هنوز هم تو غفلت،

من موندم با خودمو این همه گناهی که رو دوشمه!!!

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط من 91/2/9:: 6:39 عصر     |     () نظر

ساخت کد موزیک آنلاین

windowlessVideowindowlessVideoabsmiddle