بسم الله...
سلام آقا مصطفی!
جات اینجا خیلی خالیه! ما داریم برای جشن تولدت خودمونو آماده میکنیم!
خیلیا اومدن! از صدا و سیما هم اومدن فیلمبرداری!
آقا مصطفی نیستی علیرضارو ببینی!
میگه منتظرم بابام بیاد بعد کادوشو بدم بهش!
آقا مصطفی مادرت می گه که اصلا دلتنگت نیست، چون تو کنارشی!
راست می گه؟!
می گه یکی از دوستات پریشب خواب دیده که اون طرف برات جشن تولدی بپاست!
اِ !! یعنی زودتر از ما برای خودت تولد گرفتی؟!
لابد مهمونم دعوت کردی دیگه! نه؟!
راستشو بگو گنده تری ن کادورو کی بهت داد؟! سید الشهدا؟! علمدار؟!
آقا مصطفی نمی دونم تو کی متولد شدی!
یه همچین روزی سی و سه سال پیش بود؟!
نه به گمونم همین پارسال اینا بود که شمع تولدت روی در ماشینت روشن شد و ...
آره آقا مصطفی همون موقع بود، تولد تو همون موقع بود!
خلاصه آقا مصطفی نیستی ببینی که ما داریم برای جشن تولدت اشک می ریزیم!
ایشالا که صد سال زنده باشی...!
آقا مصطفی! به حاج ابراهیم سلام برسون! از طرف من روی گلشو ببوس!
یا علی...
برای شادی روحش (و روح خودتون) صلوات بفرستید...
کلمات کلیدی: