سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنچه دیده بیند در دل نشیند . [نهج البلاغه]
زندان دل
 
تقصیر خودمونه!

بسم الله...

سلام،

می دونید چیه؟! تقصیر خودمونه که یهو یه چیزایی رو یادمون میره! خدایی، خودتون با خودتون رو راست باشین،

چند بار تو سال یادتون میفته که ما یه امام به اسم علی بن محمد، حضرت هادی، داریم؟! ها؟ چند بار اصلا یاد امام هادی میفتیم؟!

تا حالا اصلا شده یه بار بریم سیره امام هادی رو بخونیم؟ اصلا امام هادی نه، بقیه ائمه! بشمرید ببینید چند تا حدیث از ائمه کلا حفظید!

خیلی؟! 50؟ 60؟ 100؟

بعد اونوقت انتظار داریم که تو مملکت گل و بلبل باشه و تمام فتنه های دشمنان دین و کشورمون خنثی بشه!

بابا آخه استاد بزرگوار، عزیز من!  خب خودمون باید یه تلاشی بکنیم دیگه مگه نه؟!

حتما باید یکی مثل این آقا بیاد آواز ضد مذهب بخونه، یا اون آدمای .. تو فیس بوک پیج بزنن امام مارو مسخره کنن، تا ما یادمونن بیاد که شیعه ایم؟!

حتما باید تو اروپا مسابقه کاریکاتور پیامبر مارو بذارن تا ما یادمون بیاد که باید برا اسلام تبلیغ کنیم؟

حتما باید قرآن آتیش بزنن تا ما یه خورده بریم قرآن بخونیم؟ 

چرا راه دور میریم؟! حتما باید وسط خیابونای شهرمون عکس امام آتیش بزنن تا یادمون بیفته یه امام داریم که سرتا پاش معرفتو اخلاصه؟!


بابا یه خورده به خودمون بیایم، ببینیم چند چندیم، داریم کجا میریم !


 

یا صاحب الزمان، به خدا روسیاهیم، من یکی که روم نمیشه بگم"اللهم عجل لولیک الفرج..."!

آخه وقتی ما با اسم شیعه بودنمون هیچ کاری نمی کنیم، چه جوری شما می خواید به ما دل ببنیدید؟

آرزومه روزی که شما بیاید و می ترسم از روزی که شما بیاید!

می ترسم از این که خودم لیاقت نداشته باشم...

بگذریم...!

یاعلی...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط من 91/2/28:: 10:42 عصر     |     () نظر
 
من هنوز هم تو غفلت...

بسم الله ...

سلام،

خوبه بعضی وقتا آدم از خودش خجالت بکشه!!!

1- صبح می خوام برم مدرسه سوار تاکسی می شم راننده داره زیر لب ذکر می گه! وقتی کرایه رو می دم یه خورده نگام می کنه، بسم الله می گه پولو می گیره، حتی نگاه نمی کنه ببینه درست دادم یا نه!

من هنوز تو غفلت!

2- میام مدرسه بچه هارو می بینم باهم می خندیم، خوشیم، یکی اون گوشه نشسته داره فکر می کنه!

من هنوز تو غفلت!

3- وقت نماز ظهر می شه همین طوری با رفیقام حرف می زنیم میایم تو تو نماز خونه می خندیم، یکی یه گوشه ای نشسته داره قرآن می خونه، یکی دیگه داره نماز می خونه، یکی دیگه ...

من هنوز تو غفلت!

4- مشاورمون میاد داره در مورد معلمامون صحبت می کنه، می گه فلانی وضع این طوریه اومده معلمتون شده، فلانی میتونه این کارارو بکنه، ولی وظیفش دونسته به شما درس بده، اون یکی ...!

من نوز تو غفلت!

5- دارم از مدرسه بر می گردم می رم تو نونوایی، یه کارگری اومده یه نون می خواد، ته جیبشو نگاه می کنه می بینه پولش نمی رسه یه نون بگیره، آروم بی سر و صدا میاد بره بیرون، نونوا که وضع خودش بهتر از اون نیست، صداش می زنه یه نون می ده پولشم نمی گریه،

من هنوز تو غفلت!

6- دارم با یه نون تو دستم و یه سری خوراکی دیگه که خریدم ببرم خونه می رم تو کوچمون، یه رفتگری تو جوب وایستاده داره آشغالارو با دست جمع می کنه، دلم مثلا می سوزه می رم بهش نون تعارف می کنم، یه نگاه عجیبی می  کنه، انگار بهش فحش دادم می گه ممنون نمی خورم، اصرار می کنم، سرشو می اندازه پایین می ره!

من هنوز هم تو غفلت،

من موندم با خودمو این همه گناهی که رو دوشمه!!!

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط من 91/2/9:: 6:39 عصر     |     () نظر
 
فاطمه فاطمه است...

بسم الله...

آخرین دختر خانواده اى که در انتظار پسر بود. و محمد مى داند که دست تقدیر با او چه مى کند. و فاطمه نیز مى داند که کیست! آرى در این مکتب، این چنین انقلاب مى کنند. در این مذهب، این چنین زن را آزاد مى کنند.

و مگر نه این مذهب، مذهب ابراهیم است واینان وارثان اویند؟

هیچ جسدى را حق ندارند که در مسجد دفن کنند. و بزرگترین مسجد زمین مسجدالحرام است، کعبه. این خانه اى که حرم خداست و حریم خداست، قبله همه سجده ها، خانه اى که به فرمان او و بدست ابراهیم بزرگ برپا شده است و خانه اى که پیامبر بزرگ اسلام افتخارش و رسالتش آزاد کردن این خانه آزاد است و طواف برگرد آن و سجده به سوى آن. همه پیامبران بزرگ تاریخ خادم این خانه اند، اما هیچ پیامبرى حق ندارد در اینجا دفن شود. ابراهیم آنرا بنا کرد و مدفنش آنجانیست و محمد(ص) آنرا آزاد کرد و مدفنش آنجانیست.

در طول تاریخ بشریت، تنها و تنها یک تن از چنین شرفى برخوردار است، خداى اسلام از نوع انسان یکى را برگزید تا در خانه خاص خویش، در کعبه دفن شود. کى؟

یک زن، یک کنیز، هاجر.

خدا به ابراهیم فرمان مى دهد که بزرگترین پرستشگاه انسان را - خانه مرا- کنار خانه این زن بنا کن. و بشریت، همیشه باید برگرد خانه هاجر طواف کند.

خداى ابراهیم، سرباز گمنامش را ازمیان این امت بزرگ، یک زن انتخاب مى کند، یک مادر آن هم یک کنیز. یعنى موجودى که در نظام هاى بشرى از هر فخرى عارى بوده است. آرى، در این مکتب این چنین انقلاب مى کنند. در این مذهب این چنین زن را آزاد مى سازند. این تجلیل از مقام زن است.

و اکنون باز خداى ابراهیم فاطمه را انتخاب کرده است. با فاطمه، دختر ، به عنوان وارث مفاخر خاندان خویش، و صاحب ارزشهاى نیاکان و ادامه شجره تبار واعتبار پدر، جانشین پسر مى شود. در جامعه اى که ننگ دختر بودن را تنها زنده به گور کردنش پاک مى کرد و بهترین دامادى که هر پدرى آرزو مى کرد نامش قبر بود. و محمد مى دانست که دست تقدیر با او چه کرده است. و فاطمه نیز مى دانست که کیست. این است که تاریخ از رفتار محمد با دختر کوچکش فاطمه در شگفت است و از نوع سخن گفتنش با او و ستایش هاى غیر عادى اش از او.

خانه فاطمه و خانه محمد کنار هم است. فاطمه تنها کسى است که با همسرش على در مسجد پیامبر، با او هم خانه اند، این دو خانه را یک خلوت دو مترى از هم جدا می کند و دو پنجره روبروى هم، خانه محمد و فاطمه را به هم باز مى کند. هر صبح پدر دریچه را مى گشاید و به دختر کوچکش سلام می دهد هرگاه به سفر مى رود، در خانه فاطمه را مى زند و از او خداحافظى مى کند، فاطمه آخرین کسى است که از او وداع مى کند، و هرگاه از سفر باز مى گردد، فاطمه اولین کسى است که به سراغش مى رود، در خانه فاطمه را مى زند و حال اورا مى پرسد. در برخى متون تاریخى تصریح دارد که : پیغمبر چهره و دو دست فاطمه را بوسه مى داد .

اینگونه رفتار بشتر از تحبیب و نوازش دخترى از جانب پدر مهربانش معنى دارد. پدرى دست دختر را مى بوسد ، آنهم دختر کوچکش را . چنین رفتارى در چنان محیطى یک ضربه انقلابى بر خانواده ها و روابط غیر انسانى محیط بوده است.

پیغمبر اسلام دست فاطمه را مى بوسد . چنین رفتارى را به عظمت شگفت فاطمه مى گشاید و بالاخره چنین رفتارى از جانب پیغمبر به همه انسانها و انسانهاى همیشه مى آموزد که از عادات و اوهام تاریخى و سنتى نجات یابند، به مرد مى آموزد که از عادات و اوهام تاریخى وسنتى نجات یابند، به مرد مى آموزد که ازتحت جبروت و جباریت خشن و فرعونیش در برابر زن فرود آید و به زن اشاره مى کند که از پستى و حقارت قدیم و جدیدش که تنها ملعبه زندگى باشد، به قله بلند شکوه و حشمت انسانى فراز آید!

 

"قسمتی از کتاب فاطمه فاطمه است" 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط من 91/2/7:: 2:31 عصر     |     () نظر

ساخت کد موزیک آنلاین

windowlessVideowindowlessVideoabsmiddle